خروج اضطراری

فـایراگزیت (fireexit) یعنی خروج اضـطراری
به هنگام آتش.

f4designer@gmail.com
f4designer@hotmail.com

نویسندگان
همین که به خودت میگی تجربه ی جدید خودش یه نعمت بزرگه شاید کمی تصلی بخش این اوضاع باشه.
خود خوری میکردم.همه چیز خیلی عادی وانمود میکرد.بیمعرفت حتا رادیو رو هم روشن نمیکرد،صاف زل زده بود به جاده و انگار نه انگار.
دور از جونت انگار که داری با گاو طی طریق میکنی.
این یکی هم که نشسته بود کنار من هی وز وز بی ربط میکرد.
سرم رو چسبونده بودم به شیشه و بیرون رو نگه میکردم:
داشتم به این فکر میکردم که خودمون هم هروقت مث این خطوط وسط جاده از هم جداییم،یه جوری مجوز سبقت گرفتن رو به بقیه میدیم.
------
بذار تا یادم نرفته ماجرای پریروز رو هم واست بگم.
ملت توی این روزا محیای تغییرات میشن ما باید آژیرکشون بریم پیش یه ماشین که به گفته اهالی مشکوکه.
دورش یه مقدار بااحتیاط بچرخیم،بعد درهاشو باز کنیم و آخرشم که در صندوق عقب رو باز میکنیم دو متر بپریم عقب از ترس.
جوون 32 ساله رو تیکه تیکه کردن ریختن توی صندوق عقب ماشینش.
خدایا بیخیال.
اینا دیگه چجور جونورایی هستن؟
-------
توی همین فکرا بودم که دیدم هنوز به وسط مسیر نرسیدیم.
یه نگاه به ساعتم انداختم.
یه نگاه به این یارو که نشسته کنارم.
یه نگاه هم به این دستبندی که من و اون رو به هم چسبونده.
08:45
تو دلم گفتم هی فلانی سال نو مبارک!
همین.

  • ...reza

نظرات  (۳)

وقتی یادم میاد کلی بهش می خندم

بوی سیگار بدجوری اذیتم می کرد مردک نه که نفهم بود نـــــــــه ولی گاو بود
البته با احترام به اهالی محترم طویله
نمی دونم ترسیده بوده بودیم یا از سر فرهنگ زیادمون بود که چیزی نگفتیم اگه یه نفر تو اتوبوس بین شهری حالا به هر مقصدی چه شمال غربی چه شمال شرقی سیگار بکشه تکلیف چیه !؟
زل زدم به پنجره و زورکی چرتی زدم دقت کن زورکی
خواب خوبی بود!!! که با صدای دیرین دارام زپت راننده از خواب پریدم
البته نمی توانم مشغل ذمه راننده بیچاره شوم چون این اثر هنری از آن فیلمی سگی سگی بود که ربط دارد به ارشادچی معاونت سینمایی وزارت جمهوری اسلامی حفظ الله علیه یا علیها یا هما شاید هَم هُم که با این همه زحمت که برای ما هست رحمت مستفیض کردند اهالی محترم خارج از طویله را (خداقوت دلاور)
به هر حال از یک خواب ناز بیدار شدم
ولی حالم که اومد سرجاش به خودم گفتم یعنی چی ؟ یکی دیگه تو فیلم بازی می کنه حالش می بره بعد ما باید هزینه بدیم اونم از فکر کسی که ...
خلاصه جریان از این قرار بود که هر چی فکر کردم ، پرسیدم ، بعدها تو مسیر دقت کردم حتی یک جدول هم تو مسیر شیراز تا مشهد پیدا نکردم آخه جاده کویری جدول می خواد چیکار .
تو همین فکرا بودم که راننده زد روی رادیو
یامقلب القلوب و الابصار....
سال نو مبارک
این الان داستان بود دیگه؟! واقعی که نبود؟! الان همچین به مقدار معتنابهی گیجم!
پاسخ:
لعلکم یتدبرون...
گفت باید حد زند هشیار مردم مست را
گفت هشیاری بیار،



اینجا کسی هشیار نیست.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی