روبروم که نشسته باشی ، میتونم روبروت نشسته باشم.
لبخند که نزنم یعنی خودمم.
چی گفته بودی اون دفعه؟هان؟ معجزست!! بعد از میلیونها بار تکرار کردنش و میلیون ها تصویر ساخته شده از نقد های سنگین بی شمار من از جمله سادت.جمله سادت از مغزم چطور حذف شد؟
شاید چونکه میتونی روبروم نشسته باشی.
اَه! یعنی باز هم بودن یا نبودنت ؛ که میدونی دیگه این مسئلم نیست.میدونی؟
دیگه چی میدونی؟حتی این هم دیگه مهم نیست.دونستن یا ندونستنت که تا حالا چیزی رو عوض نکرده.
ببینم تو لبخند که بزنی خودت هستی یا نه؟
ـــــــــــــــــــــــــــــ
بعدالتحریر:چند شب پیش برام نوشته ی ناقصی بود که باید ادامه پیدا میکرد.ولی امشب شاید زیادی هم بود ، شاید توی ذهن احتمالی سطل آشغال باید می بود امشب.ولی این چند خط از مغزم چطور حذف نشد؟
لبخند که نزنم یعنی خودمم.
چی گفته بودی اون دفعه؟هان؟ معجزست!! بعد از میلیونها بار تکرار کردنش و میلیون ها تصویر ساخته شده از نقد های سنگین بی شمار من از جمله سادت.جمله سادت از مغزم چطور حذف شد؟
شاید چونکه میتونی روبروم نشسته باشی.
اَه! یعنی باز هم بودن یا نبودنت ؛ که میدونی دیگه این مسئلم نیست.میدونی؟
دیگه چی میدونی؟حتی این هم دیگه مهم نیست.دونستن یا ندونستنت که تا حالا چیزی رو عوض نکرده.
ببینم تو لبخند که بزنی خودت هستی یا نه؟
ـــــــــــــــــــــــــــــ
بعدالتحریر:چند شب پیش برام نوشته ی ناقصی بود که باید ادامه پیدا میکرد.ولی امشب شاید زیادی هم بود ، شاید توی ذهن احتمالی سطل آشغال باید می بود امشب.ولی این چند خط از مغزم چطور حذف نشد؟