این روزها معنی سرپرست خانوار را میفهمم
میفهمم که سختی های روزگار تورا مرد میکند
این روزها روزگار خیلی سخت میگذرد
مثلا همین خورشید،
این خورشید در تمام قصه خانم مهربانیست که از پشت کوه های بلند با موهای طلایی رخ مینماید.
این روزها روزگار خیلی سخت میگذرد
اینجا بخاطر سختی روزگار خورشید خانم سرپرست خانوار شده اند و حسابی مردانه رخ مینمایند.
امروز دیگر سرم درد نمیکند،درد حاصل از آفتاب.
آفتاب شدید این روزهای اینجا میسوزاند پوست سر نااهل را.
پوست تنازع دارد برای بقا.
درد خانه میکند در سر ما.
امروز حاصل تنازع،بقای پوست بود.
میفهمم که سختی های روزگار تورا مرد میکند
این روزها روزگار خیلی سخت میگذرد
مثلا همین خورشید،
این خورشید در تمام قصه خانم مهربانیست که از پشت کوه های بلند با موهای طلایی رخ مینماید.
این روزها روزگار خیلی سخت میگذرد
اینجا بخاطر سختی روزگار خورشید خانم سرپرست خانوار شده اند و حسابی مردانه رخ مینمایند.
امروز دیگر سرم درد نمیکند،درد حاصل از آفتاب.
آفتاب شدید این روزهای اینجا میسوزاند پوست سر نااهل را.
پوست تنازع دارد برای بقا.
درد خانه میکند در سر ما.
امروز حاصل تنازع،بقای پوست بود.