مستند شبکه چهار نشان میداد که کودکان از یک سنی،دیگر معنای ارتفاع را میفهمند...
وقتی به یک عمق شک میکنند،مینشینند روی زمین و آن را لمس میکنند.
عمیق است؟
گود است؟
خطرناک است؟
کودک میداند که گودی ها ترس دارند.
کودک میداند که نباید بی محابا پایش را در عمق ها بگذارد.
و اما این روزهای خودم...
ننشستم و دستم را روی زمین نکشیدم
نترسیدم...
نفهمیدم معنای عمق را...
و همینطور آسمان دارد کوچکتر میشود.
فـایراگزیت (fireexit) یعنی خروج اضـطراری
به هنگام آتش.
f4designer@gmail.com
f4designer@hotmail.com
طبقات
-
خ مثل خاطرات کرمان (این روزها)
(۲۷) -
خ مثل خدمت
(۳۵) -
خ مثل خوشه پروین!
(۵۰) -
خ مثل خودزنی
(۷) -
خ مثل خوابزدگی
(۱۲۹) -
خ مثل هیچی!
(۳۰) -
بازنوشت.
(۵) -
گرفتار نبشت
(۲) -
سرمقاله ها - هذا
(۱) -
رفیق نوشت - پدرام
(۹) -
اینجا
(۱)
پاگردها
- دی ۱۳۹۴ (۱)
- خرداد ۱۳۹۳ (۲)
- فروردين ۱۳۹۳ (۳)
- آبان ۱۳۹۲ (۱)
- مرداد ۱۳۹۲ (۲)
- تیر ۱۳۹۲ (۳)
- خرداد ۱۳۹۲ (۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۲ (۶)
- فروردين ۱۳۹۲ (۵)
- اسفند ۱۳۹۱ (۷)
- بهمن ۱۳۹۱ (۵)
- دی ۱۳۹۱ (۹)
- آذر ۱۳۹۱ (۲)
- آبان ۱۳۹۱ (۲)
- مهر ۱۳۹۱ (۴)
- شهریور ۱۳۹۱ (۵)
- مرداد ۱۳۹۱ (۱)
- تیر ۱۳۹۱ (۵)
- خرداد ۱۳۹۱ (۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۱ (۱)
- بهمن ۱۳۹۰ (۲)
- دی ۱۳۹۰ (۹)
- آذر ۱۳۹۰ (۴)
- آبان ۱۳۹۰ (۱۵)
- مهر ۱۳۹۰ (۱۵)
- شهریور ۱۳۹۰ (۱۹)
- مرداد ۱۳۹۰ (۷)
- تیر ۱۳۹۰ (۲۱)
- خرداد ۱۳۹۰ (۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۰ (۱۴)
- فروردين ۱۳۹۰ (۷)
رفقا
سلام.
اصلا نفهمیدم....
ارادت آقا رضا
سلام
خیلی خوب مینویسی
ولی راستش فقط کسی حرفاتو میفهمه که باهات زندگی میکنه مثل خودت.
ن من کنایه فهم
خیلی خوب مینویسی
ولی راستش فقط کسی حرفاتو میفهمه که باهات زندگی میکنه مثل خودت.
ن من کنایه فهم
اشتباه شد منظورم کنایه نفهم بود
پاسخ:
سلام
سلام
منم که اصراری ندارم کسی بفهمه
قبلنم که گفتم،من مینویسم اما برای نفهمیدن
میدونی چیه؟
هیچکس تا مجبور نشه واسه خروج از ساختمون،از خروج اضطراری استفاده نمیکنه
تو هم هروقت مجبور شدی بفهمی،میفهمی!
خیلی خوش اومدی.
یه با فهم که واقعا نفهمه،بهتر از یه نا فهمه که خیال میکنه میفهمه!!!!
دو خط اول نوشته بی ربطه احتمالا،پایه ریزی های یه فکریه که از قبل داشتی و موقع دیدن مستند شبکه چهار تونستی کامل ترش کنی،چی بود اسم این کارت؟روش خوشه پروین،اینا ستاره های اولیه‌ن،دونه های اولیه ای هستن که ریختیشون،به یه جایی توی زندگیت رسیدی یا رسیده بودی که شبیه گودال می مونه،توی کدوم گودالی؟کجا رفتی بدون اینکه سقوط خودت رو در نظر بگیری؟واقعا آسمون داره کوچیک میشه؟
ما از استعاره ها خیلی وقته حرف نزدیم،عذر می خوام اگه خوب همراهی نمی کنم.
بذار من یه خوشه پروین بهت بدم.خیلی قدیما زمین صاف بود و بعد از یه مسیری میرسیدی به آخر دنیا.از آخر دنیا که می پریدی پایین همه چیز اول وارونه می شد.بعد دوباره به حالت قبلی بر می گشت.اون موقع می فهمیدی که توی دنیای جدیدی هستی و هیچ آخر دنیایی وجود نداره.بعد از اون، اولین اتفاق، طلوع کردنِ خورشیده از جاییه که هیچ وقت تا حالا طلوع نکرده.
پاسخ:
ممنون از اینکه زدی!
ممنون از اینکه زدی!
فارغ ازینکه فقط سر بود یا فقط مشت!
حتا اگه جفتش بوده،به خودم برگشتنت رو تبریک میگم.
وَ قَد اَفنَیتُ عُمری ...(این روزهای من)
وَ اجعَل عَواقِب امورِنا خیراً (تیر آخر)
و بهمین سادگی هم بانگی بر آید و زنگ بعد.
زندگی ، کسب تجربه هس...
اون بچه ایی که از همون اول دست کشید رو زمین برد کرد
اونیم که دست نکشید،بازم برد کرده،چون تجربه برا بعدا کسب کرده...
آخر شو دوست داشتم یکی از سقوطای خودم یادم اومد ولی چه جالب که وقتی داری سقوط میکنی آسمونو میبینی چون من وقت سقوط فقط ظلمت میبینم !!!