خروج اضطراری

فـایراگزیت (fireexit) یعنی خروج اضـطراری
به هنگام آتش.

f4designer@gmail.com
f4designer@hotmail.com

نویسندگان
تو زندگی خیلی به حروم حلال بودن مسائل توجه می کنم
مثلا قبلا شنیدم که شرط بندی حرومه
___
مدتیه که خیلی توجهم رو به خودش جلب کرده،باکارهایی که میکنه باعث میشه مدتها بشینم و همینطور زل بزنم به دستاش که باسرعت داره تکون می خوره،اصلا توجهی به من نداره،انگار نه انگار که دارم نگاش میکنم،آروم و مرتب کار خودشو انجام میده.
بعضی وقتا میشینم باهاش صحبت میکنم،خیلی ازش خواهش کردم که یه لحظه واسه وبه حرفام گوش کنه،اما آخرش اعصابمو خرد میکنه چون هیچوقت تحویلم نمیگیره.چون هیچوقت ایستادن تو کارش نبوده.
یه مسیرو انتخاب کرده.نمیدونم خسته نمیشه که باید هربار این مسیرو بره؟
خودش راضی بنظر میاد چون هیچوقت شکایت نکرده.
توی یه خانواده بزرگ بدنیا اومده،باکلی خواهر وبرادر قد ونیم قد که همشون مثل همین به کارشون علاقه دارن.،گاهی هم اگه یکیشون خسته بشه یکی دیگه شون میاد و کارشو ادامه میده.
باهر قدمی که برمیداره حس میکنم یه چیزی ازم کم میشه اما خوب که توجه میکنم میبینم اگه خوب دقت کنم چیزای زیادی به من اضافه میشه.
باید به قدمهاش توجه کنم.نباید ازش عقب بیفتم چون باهاش شرط بستم.
فکرنکنم این شرطی که بستم حروم باشه.البته من سر زندگیم باهاش شرطبندی کردم وبخاطر همینه که نباید ببازم.
شرط بستم که ازش جلو بزنم و بخاطر همین دارم قلق کارشو میگیرم.
خیلی بد قلقه بد مصب!
ولی خوب چه میشه کرد.
بزرگترا به این قلق میگن تجربه.
خلاصه من که قرار نیست ازش جا بمونم،چه سه تا پا داشته باشه،چه صدتا.
___
ساعت مچیمو میگم...!
تمام.

  • ...reza

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی