کلاس اول را تمام کرده
به خواهرم گفت چند تا کاغذ سفید میخواهم،داری؟
-
بیست دقیقه بعد آرام رفت کنار مادرم و گفت:عمه یه نامه برات نوشتم
نامه ای که توی یکی از همان کاغذها که حالا با چند خط ِ تا پاکت شده بود و ممهور بود به چند خط آبی نا منظم که زیرش نوشه بود :نامه از ترف مهسا.
-
کلاس اول:
مَن در کلاس اول چیزهای خیلی خوبی یاد گفتم.
معلم مَن مهربان بود و چیزهای خوبی یاد میداد.اسم مدرسه مَن بهاری خوب بود
.
کلاس سوم:
کلاس سوم بهترین کلاس هاس مَن آرزو دارم که به کلاس سوم برون دَر کلاس سوم نماز را به مَن یاد میدهند و مَن یاد میگیرم که با هجاب باشم و آنقه (؟) باید به بُزرگ ترها اِهترام بگزارم
به خواهرم گفت چند تا کاغذ سفید میخواهم،داری؟
-
بیست دقیقه بعد آرام رفت کنار مادرم و گفت:عمه یه نامه برات نوشتم
نامه ای که توی یکی از همان کاغذها که حالا با چند خط ِ تا پاکت شده بود و ممهور بود به چند خط آبی نا منظم که زیرش نوشه بود :نامه از ترف مهسا.
-
کلاس اول:
مَن در کلاس اول چیزهای خیلی خوبی یاد گفتم.
معلم مَن مهربان بود و چیزهای خوبی یاد میداد.اسم مدرسه مَن بهاری خوب بود
.
کلاس سوم:
کلاس سوم بهترین کلاس هاس مَن آرزو دارم که به کلاس سوم برون دَر کلاس سوم نماز را به مَن یاد میدهند و مَن یاد میگیرم که با هجاب باشم و آنقه (؟) باید به بُزرگ ترها اِهترام بگزارم